پرهیز کن ای زاهد اگر "اهل یقینی"...

طبقه بندی موضوعی
پیوندهای روزانه

تابستان93

پنجشنبه, ۵ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۴۸ ب.ظ


سرپرست تیمم کرد. تیمی که خودم باید مشخصشان میکردم و اونها هم همونی رو که به من پیشنهاد داده بود تدریس.

مجبور شدم قبول کنم چون امری بود. اگر به من بود در میرفتم از هرچه که سنگینی میکند روی وجدانم.

کسی رو پیدا نکردم. همه بیش از 10 جلسه دوره گذرونده بودن و من فقط یک مقاله خونده بودم با چند صفحه مطلب که نتایج خودمو زشون جمع آوری. ولی قبول نمیکردن.

خودم شروع کردم

جلسه اول

جلسه دوم

...

حالا هم که بخش فنی رو دس یکی از دوستان دادم بچه ها میخان خودم فنی هم بگویم ولی دیگه از بخش فنی سردر نمیارم.

باید رمضان فشرده کار کنم انگار.

تجربه خوبی بود.

از اول فقط به درد حرف زدن های اینگونه ای میخودم و بس. چون هیچ در هیچ عملم.

و سخت تجربه ایست سخت

مخصوصا وقتی میگویند خوب بودی و تو میدانی هیچ نبودی

قرار بوده اینها چیزی بدانند که من هم نمیدانستم و فقط واسطه ای بودم برای آنها نه چیزی برای خودم

خدایا میخواهم سرم را بر روی زمین بگذارم و بر ندارم

آسمان از آن خاکی های زمین است. 


  • roshan del